• بازدید (1230)
  • 1392/12/10
داستان کوتاه زنجیر عشق

   یک روز بعد از ظهر وقتی اسمیت داشت از کار برمی گشت خانه، سر راه زن مسنی را دید که ماشینش خراب شده و ...